بچههای ترم اولی چند رشته:
- پزشکی: دائم درحال پیدا کردن علائم بیماریها تو اطرافیانشون هستن. حتا میتونن از یه عطسه ساده، پی ببرن که یارو سرطان مغز داره!
- عمران: دوربینهای نقشه برداری رو با پایه و میر و شاقول و همهچی میذارن رو دوششون و دور دانشگاه رژه میرن!
- معماری: خطکش تی و آرشیو لولهایشون رو میندازن سر شونهشون!
- هنر: آرشیوهای طرحهاشون دائم دستشونه، حتا خالی!
- زبان: کلفتترین دیکشنریهاشون رو میزنن زیر بغلشون و تو محوطه جولان میدن!
شهید علی عسکر رضایی متقی
تاریخ تولدش، اولین روز بهار سال ۱۳۰۹ و زادگاهش روستای فارسینج از توابع شهرستان همدان بود. شهید متقی خانواده ای مومن داشت که او را وقتی هفت ساله شد، به مکتبخانه فرستادند. تحصیلش به علت فقر و نداری، در همان مکتبخانه متوقف شد و علیرغم علاقه ای که به درس داشت، به ناچار، از ادامه تحصیل محروم ماند. به تشویق خانواده، خود را به مکتب قرآن نزدیک کرد و در ایام نوجوانی، با آموزه های انسان ساز آن آشنا شد. نوزده ساله بود که به خدمت سربازی رفت و پس از بازگشت از نظام به کمک پدر شتافت تا در کار کشاورزی و اداره معاش خانه، عصای دست او باشد. در سال ۱۳۳۶ روستای فارسینج بر اثر زلزله ویران شد و علی عسکر پدر و مادر و جمعی از بستگان خود را از دست داد. بعد از این واقعه، روستای ویران شده اش را ترک کرد و در کرمانشاه به کارگری پرداخت. چهار سال پس از این کوچ ناگزیر، به سنندج می آید و در آنجا ساکن می شود. چهارده سال از اقامتش در این شهر گذشته بود که به عنوان کارگر انبار تغذیه، به استخدام آموزش و پرورش درآمد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با شغل سرایداری در مدارس راهنمایی تحصیلی مهرگان، شهدا و مرکز تربیت معلم شهید مدرس سنندج خدمت کرد و سرانجام به اداره کل آموزش و پرورش منتقل شد. وی در روز ۲۸ دی ماه ۱۳۶۵ به همراه دو فرزندش بر اثر بمباران هواپیماهای عراقی، در سنندج به شهادت رسید.